تاریخ ارسال 1399/07/22
افسردگی چیست؟
افسردگی چیست و چه نشانه هایی دارد؟ این سوالی است که پاسخ آن در
نگاه اول، چندان دشوار نیست. بسیاری از ما، حتی اگر تعریف افسردگی را به شکل علمی
ندانیم، همچنان احساس میکنیم که با نشانه های افسردگی آشنا هستیم و به سادگی میتوانیم
علائم افسردگی را فهرست کنیم. کم نیستند افرادی که از این مرحله هم فراتر میروند
و جدای از حکم دادن دربارهی بیماری افسردگی و آثار آن، به تشخیص خود به درمان
افسردگی هم میپردازند.
همه ما گاهی اوقات احساس خستگی، بدبختی و ناراحتی میكنيم، اين
احساسات معمولاً بيش از يك يا دو هفته دوام نمیآورند و چندان با روند زندگی ما
تداخل ايجاد نمیكند. گاهی دليل خاصی برای آن وجود دارد، زمانی هم فقط از غم و
اندوه ناشی ميشود. ما معمولا خودمان از پس آنها برمی آييم و نيازی به كمك گرفتن
از دیگران نداریم. اما زمانی افسردگی جدی در فرد وجود دارد که:
* احساس افسردگی سريع برطرف نشود
* بقدری حال فرد بد باشد كه زندگی روزمره او
دچار اختلال گردد.
حس افسردگی به مراتب قویتر و نامطلوبتر
از دورههای كوتاهمدت یأس و ناراحتی است كه همه ما گاهی با آن مواجه میشويم. این
دورهها معمولا بسيار طولانی مدت میشود و میتواند روزها، هفتهها و حتی ماهها
طول بكشد.
علائم افسردگی:
* عدم توانایی برای لذت بردن و یا علاقه
داشتن به مسائل زندگی
* حملههای غیرقابل توضیح گریه، ناراحتی و
یا زودرنجی
* بیخوابی و یا پرخوابی تقریباً هر روزه و
خستگی و بی رمق بودن
* تغییر مشهود در اشتها و یا در وزن
* خلقوخوی افسردهی قابل توجه
* کاهش قابلیت تمرکز
* کاهش میل جنسی
* مشکل در تصمیمگیری
* احساس ناامیدی و بیارزشی
* احساس بیدلیل گناه و انتقاد از خود
* افکار، احساسات و یا رفتارهای مرتبط با
خودکشی
علل افسردگی:
هیچ علت واضحی برای افسردگی وجود ندارد. ما
افسردگی را چندوجهی در نظر میگیریم، به طوری که عوامل متعددی میتوانند باعث آن
شوند که میتوانند ترکیبی از عوامل زیستی، بینفردی، رفتاری و شناختی باشند. عمدهترین
این عوامل عبارتند از:
* رویدادهای استرسزا مانند از دست دادن
شغل، طلاق و یا ...
* مشاجرههای فردی مانند مشاجره با افراد
خانواده
* از دست دادن فردی عزیز و تحمل سوگ
* اعتیاد به مواد مخدر
* سابقه افسردگی در خانواده
* بیماریهای جسمی شدید
* اختلالات شخصیتی
* مصرف الکل و ...
چگونه رفتار بر
ایجاد افسردگی تاثیر میگذارد؟
در زیر عوامل رفتاری دخیل در افسردگی را
مرور میکنیم:
* فقدان پاداش: آیا اخیراً در
زندگی خود، یک فقدان مشخص را تجربه کردهاید؟ برای مثال از دست دادن شغل و یا یک
رابطه دوستانه؟ روانشناسان معتقدند افرادی که از تنشهای بیشتری در زندگی خود
رنج میبرند، بیشتر افسرده میشوند
* فقدان تشویق خود: بسیاری از افراد
افسرده در پاداش دادن به خود ناکام هستند. براای مثال آنها به ندرت خودشان را
تحسین میکنند و یا در مورد خرج کردن پول برای خودشان تردید دارند.
* نقایص مهارتی: افراد افسرده در
مهارتهای زندگی (مثل مهارت حل مساله) دچار نقص هستند. آنها به همین دلیل تعارضات
بین فردی بیشتری دارند و فرصتهای کمتری برای ایجاد شرایط پاداشبخش برای خود
فراهم میکنند.
* کاهش رفتارهای
مفید و پاداشدهنده: افسردگی با بیفعالیتی
و گوشهگیری مشخص میشود. برای مثال، افراد افسرده عنوان میکنند که زمان زیادی را
به رفتارهای منفعلانه و غیرپاداش بخش، نظیر تماشای تلویزیون، دراز کشیدن در بستر،
فکر کردن به مشکلات و غر زدن به همسر میگذرانند.
* قرار گرفتن در شرایطی که فرد احساس
درماندگی میکند: افسردگی میتواند
به دلیل باقی ماندن در شرایطی باشد که شما
نتوانید پاداش و تنبیه را کنترل کنید. شما احساس غمگینی یا خستگی، از دست دادن
علایق و ناامیدی میکنید، چرا که باور دارید برای بهتر شدن، قادر به انجام هیچ
کاری نیستید.
* قرار گرفتن در
شرایط تنبیه مستمر: در این شرایط شما
نه تنها نمیتوانید پاداش دریافت کنید، بلکه خود را ملامت و طرد شده از سوی دیگران
مییابید. برای مثال، بسیاری از افراد افسرده زمان زیادی را با کسانی میگذرانند
که به شیوههای گوناگون آنها را سرزنش میکنند و یا به آنها آسیب میزنند.
چگونه تفکر باعث
افسردگی میشود؟
روشهای مختلف فکرکردن شما (شناخت های شما)
میتواند باعث افسردگی شود، در ادامه به برخی از این موارد اشاره میشود:
* افکار خودکار ناکارآمد: اینها افکاری هستند
که به صورت خود به خودی میآیند و واقعی بنظر میرسند، هر چند آنها منعکس کننده برداشتهای
منحرف شده و همراه با هیجانات منفی نظیر غمگینی، اضطراب، خشم و ناامیدی میباشند.
نمونههایی از برخی انواع این افکار در زیر درج شدند:
ذهن خوانی: «او فکر میکند
من یک بازندهام».
برچسبزدن: «من شکست خوردهام»، «او قابل تحمل
نیست».
پیشگویی: «من طرد خواهم شد»،«از
خودم فردی احمقمیسازم».
فاجعهسازی: «اگر طرد شوم
وحشتناک است».
تفکر همه یا هیچ: «من در همه چیز شکست
میخورم»، «از هیچ چیز لذت نمیبرم».
* مفروضات
غیرسازگارانه: اینها عقایدی
هستند، در مورد آنچه که شما فکر میکنید باید انجام دهید. آنها قواعدی هستند که
افراد افسرده فکر میکنند، باید مطابق آن زندگی کنند نظیر: «من باید مورد تایید
همه باشم». «اگر کسی مرا دوست ندارد، نشانه این است که من دوست داشتنی نیستم».
«اگر در بعضی چیزها ناموفق باشم، من یک شکست خوردهام». «من باید خودم را به خاطر
شکستهایم ملامت کنم». «من نباید افسرده باشم».
درمان افسردگی:
اگر علائم مربوط به افسردگی با قابلیتهای
روزمره شما تداخل پیدا کرده است، باید از یک متخصص کمک بگیرید. در حال حاضر برای
درمان افسردگی راههای موثر مختلفی وجود دارد. افسردگی میتواند هم با رواندرمانی
و هم با دارو، درمان شود. مطالعات نشان دادهاند که ترکیبی از هر دو معمولاً
اثرگذارتر است. در هنگام انتخاب درمان باید سود و هزینههای مرتبط با هر نوع درمان
را بررسی و ارزیابی کنید. برای مثال داروهای ضد افسردگی عوارض جانبی احتمالی دارند
اما این داروها معمولاً یک راه موثر و مناسب درمانی هستند اما بطور موقت. رواندرمانی
غالباً میتواند یک راه موثر برای حل مشکلات مرتبط با افسردگی باشد که این روش وقت
و انرژی زیادی میطلبد. به عقیده رواندرمانگران افسردگی درک و نگاه فرد را نسبت
به زندگی عوض میکند. یک فرد افسرده زندگی را از پشت شیشه عینکی کثیف درک میکند.
وظیفه رواندرمانی این نیست که آن شیشه را رنگی کند بلکه هدف درمان تمیزکردن شیشه
عینک فرد است که فرد به درستی ببیند و یاد بگیرد سریهای بعدی خودش شیشه عینکش را
تمیز کند.
به خودتان کمک
کنید:
اولین قدم برای کمک به خودتان شناسایی
مشکلات عاطفی، روانی و رفتاری مرتبط با افسردگی است. همچنین شما باید بسنجید که
افسردگی چگونه بر سایر حوزههای زندگیتان اثر میگذارد. برای تجربه احساسهای
بهتر این موارد را در نظر بگیرید:
* نوع ایستادن و شکل وضعیت بدنی در داشتن
احساس خوب مهم است. وقتی به شکل خمیده و یا قوزکرده راه میرویم، تنفس از شکم
بسیار سخت است و میتواند جذب اکسیژن را کاهش دهد که این مساله به افزایش افسردگی
کمک میکند. درست ایستادن، راه رفتن و تنفس صحیح را یاد بگیرید.
* کارهای عقب افتاده و انجام نشده همیشه ما
را غمگین میکند. پیشنهاد میشود که مجدد کارهایتان را اولویت بندی کنید و آنها را
طبق اولویتهای در نظر گرفته شده به پایان برسانید و یا اینکه بطور موقت و یا
همیشه آنها را از لیست کارهایتان حذف کنید.
* یکی از رفتارهای بسیار متداول افراد
افسرده این است که با جسم و بدن خود بدرفتاری میکنند. یعنی آنها فقط از جسمشان
کار میکشند. یاد بگیرید که چگونه از جسمتان مراقبت کنی.
* ورزش کردن و یا شرکت در برخی فعالیتهای
فیزیکی مثل پیادهرویهای روزانه را دز برنامههای خود بگنجانید
معرفی چند کتاب
مفید:
* یک دقیقه این 40 فکر سمی راکنار بگذار/ مولف: لازاروس/
مترجم: فیروزبخت / انتشارات رسا
* زندگی خود را دوباره بیافرینید/ نویسنده
يانگ/ مترجم حمیدپور/ انشارات ارجمند
کارشناسی ارشد حقوق
2654 مشاوره - 256 نظر1245
کد مشاور7سال
تجربه99/3/7
آخرین فعالیت