مهارت های زندگی

تاریخ ارسال 1398/05/04

مهارت های زندگی

مهارت های زندگی، مجموعه ای از توانایی ها هستند که زمینه سازگاری و رفتار مفید را برای فرد فراهم میکنند. این تواناییها فرد را قادر میسازد تا مسئولیت و نقش های اجتماعی اش را بپذیرد و بدون لطمه زدن به خود و دیگران، با خواست ها، انتظارات و مشکلات روبرو شود.ده مهارت زندگی که سازمان بهداشت جهانی مشخص نموده، عبارتند از: 1) خودآگاهی 2) همدلی 3) روابط بین فردی 4) ارتباط موثر 5) مقابله با استرس 6) مدیریت هیجان 7) حل مسئله 8) تصمیم گیري 9) تفکر خلاق 10) تفکر انتقادی

1ـ مهارت خودآگاهي:

خودآگاهي­­ عبارت است از شناسايي احساسات خود و توانايي نام گذاري آن­ها و همچنین درك ارتباطات موجود بين افكار، هیجانات و رفتارها و درنهایت شناسايي نقاط ضعف و قوت، به طوري كه هر فرد خود را با ديدي مثبت اما واقعي بنگرد. بطور کلی تصويري كه هر فرد از خود در ذهن دارد از كودكي شكل مي­گيرد و نیز واكنش­هاي اطرافيان در شكل­گيري اين تصوير نقش مهمي دارد. علاوه­ براين هر فرد يك تصوير از خود نيز در نظر دارد كه هر چقدر تصوير واقعی وي به آن نزديكتر باشد، فرد احساس ارزشمندی مثبت­تري خواهد داشت. احساس ارزش به خويشتن يا عزت نفس در واقع تأييد و پذيرشي است كه شخص نسبت به خود احساس مي­كند.

عدم آگاهی از ویژگی­ها، استعدادها و نقاط ضعف خود می­تواند ما را از دست­يابی به موفقيت محروم سازد يا موجب شکست شود. علاوه بر اين پس از آگاهی از نقاط ضعف می­توان برای رفع آن­ها اقداماتی انجام داد. شناخت نقاط قوت نیز می­تواند ما را در بهره­گيری بهتر از توانمندی­هايمان ياری کند. كاري كه بايد بكنيم اين است كه خود را بشناسيم و ياد بگيريم كه با خود چگونه كنار بياييم..

مهارت خودآگاهي شامل اجزايي از قبيل موارد ذیل می­باشد:

* آگاهي از نقاط ضعف و قوت

* در نظر گیری تصوير خود واقع بينانه

* آگاهي از حقوق و مسئوليت­ها

*شناخت ارزش­ها و انگيزه مناسب براي شناخت

 

2) مهارت همدلی

همدلی يعني از دريچه چشم مخاطب به مسئله و مشکل نگاه كردن، یعنی همان گونه كه او حس مي­كند، حس كنيم، تا نهايتاً به يك حس مشترك برسیم. همدلي در دل مهارت خودآگاهي و هسته اصلي مهارت ارتباطی است. همدلی، به معنای پاسخ به حالات هیجانی دیگران درشرایط مختلف است. یعنی این که فرد بتواند مسائل دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد، درك کند و به آن­ها احترام بگذارد. همدلي زماني اتفاق مي­افتد كه ما بر تشابهات­مان تكيه كنيم نه تفاوت­ها در اين صورت است كه مخاطب احساس غريبه­­بودن نمي­كند و در كنار ما احساس امنيت مي­كند. البته ديدن يك موقعيت از ديدگاه فرد ديگر، الزاماً به معناي موافق بودن نيست. گام­هاي رسيدن به همدلي عبارتند از:

* پرهيز از ارزيابي و قضاوت رفتار طرف مقابل

* خود را در جايگاه فرد قرار دادن

* افزايش تحمل و ظرفيت رواني

* رشد شخصيتي ( يك انسان رشد يافته توان همدلي بيشتر دارد)

* دوست داشتني شدن و ... .

 

3) مهارت روابط بین فردی

ارتباط، لازمه بقاء و خوشبختي انسان است، انسان از طريق ارتباط برقراركردن با ديگران نياز اساسي خود را به بقا، امنيت و آرامش، عزت­نفس، خودشكوفايي و شركت مؤثر در يك دنياي متنوع اجتماعي را برطرف مي­كند.

مهارت روابط بین فردي، فرآیندي است که به وسیله آن اطلاعات و احساسات خود را با دیگران در میان می­گذاریم. این توانایی موجب تقویت رابطه گرم و صمیمی ما با دیگران می­شود و سبب قطع روابط ناسالم می­گردد. این مهارت به ما می­آموزد براي درك موقعیت دیگران چگونه به سخنان آنان گوش فرا دهیم و چگونه  دیگران را از احساس و نیازهاي خود آگاه نماییم تا ضمن به دست آوردن خواسته­هاي خود، طرف مقابل نیز احساس رضایت نماید.

مهمترین عوامل تأثیرگذار در روابط بین فردي عبارتند از:

* گوش دادن فعال: گوش دادن فعال، مهارتی است که به فرد کمک می­کند به پیام­هاي کلامی و غیرکلامی گوینده توجه نماید تا درك معانی و فهم هیجانات دقیق­تر حاصل شود.

* اهمیت دادن: یعنی بتوانیم به هیجانات، احساسات، نیازها، و خواسته­هاي فرد مقابل توجه نشان دهیم.

* احترام گذاشتن: یعنی پذیرفتن و گرامی داشتن بی­قید و شرط دیگران. یکی از نشانه­هاي احترام گذاشتن، رعایت قواعد و مقررات موقعیتی است که در آن قرار می­گیریم.

* ابرازوجود: ابرازوجود، بیان افکار، احساسات، اعتقادات، هیجانات و حقوق خویش است، به نحوي که در دیگران ایجاد مقاومت و ناراحتی نشود. بدیهی است افراد خجالتی و کمرو در ابراز وجود با مشکل مواجه هستند.

*مهارت نه گفتن: مهارتی است که فرد بتواند در مقابل درخواست نابجاي دیگران از کلمه نه استفاده کند. کسانی که از قدرت نه گفتن عاجز باشند همواره در روابط بین­فردي خود با مشکل مواجه شده و از ارتباط خود احساس خرسندي نمی­کنند.

 

4) مهارت ارتباط موثر

ارتباط انساني زيبایی­هاي درون هر يك از ما را آشكار مي­سازد. ارتباط ميان دو فرد تنها از طريق كلمات برقرار نمي­شود بلكه همه كارهاي ما نوعي ارتباط محسوب مي­شود. مهارت­هاي ارتباطي شامل اجزايي از قبيل: 1) ارتباط كلامي و غير كلامي مؤثر 2) ابراز وجود 3) مذاكره 4)گوش دادن 5) غلبه بر خجالت

به خاطر داشته باشيم پيام فردي كه به گفته خود عمل نمي­كند نمي­تواند بر طرف مقابل تاثيرگذار باشد سخني كه به روشني و وضوح بيان نشود كلمات آن به سرعت و با صداي بلند بر زبان جاري شود و پيچيده و نامأنوس باشد نفوذ زيادي در طرف مقابل نخواهد داشت. همه ما براي ارتباط برقرار کردن حرف می زنیم و گوش می­کنیم، کسب این مهارت به ما می­آموزد براي درك موقعیت دیگران، چگونه به سخنان آنان گوش دهیم و چگونه دیگران را از احساس و نیازهاي خود، آگاه نماییم تا ضمن به دست آوردن خواسته­هاي خود، طرف مقابل نیز احساس رضایت نماید.

در مهارت برقراري رابطه موثر با دیگران، می­خواهیم شیوه صحیح ارتباط کلامی و غیرکلامی را بیاموزیم تا بتوانیم عقاید، خواسته­ها، نیازها و هیجان­هاي خود را به طور صحیح ابراز کرده و به هنگام نیاز از دیگران درخواست راهنمایی کنیم. ضعف در مهارت­هاي ارتباطی منشا بسیاري از آسیب­ها، از جمله ترك تحصیل، کم­سوادي، فقدان موفقیت تحصیلی، خشونت، بزهکاري و اعتیاد است.

 

5) مهارت مقابله با استرس

در دنیاي امروز، همواره با تغییرات وسیع و پیچیده­اي مواجهیم که به افراد فشارهاي روان­شناختی وارد می­کنند. میزان استرس اگر بیش از حد باشد، بر عملکرد ما تاثیر منفی گذاشته و مشکلات جدي ایجاد خواهد کرد. بسیار مهم است که بتوانید استرس­هاي زندگی را بشناسید و از روش­های مقابله با آنها استفاده کنید.

استرس بر دو نوع است، استرس مفيد و استرس مضر. استرس مفيد و لازم همان ترس واقعي است، براي مثال وقتي به چهارراه شلوغي مي­رسيد، بجاست كه از تصادف با وسايل نقليه بترسيد و نگران جان خود باشيد. اين نوع ترس­ها نه تنها طبيعي هستند بلكه براي بقاي ما لازمند. استرس مضر در واقع عبارت است از نگراني مفرط يا ترس غيرضروري.

روش­هاي مقابله با استرس: برای مقابله با استرس می­توان از روش­های رفتاري و هیجانی استفاده کرد.

* مقابله­هاي هیجان­مدار: روش­های مقابله هیجانی با استرس به افراد کمک می­کند تا هیجانی را که در اثر مواجهه با استرس ایجاد شده را برطرف کنند. فردي که از شهر و خانواده جدا شده تا مدتی غمگین است. مقابله هاي هیجانی به چنین شخصی کمک می­کند تا بر این غم و غصه چیره شود.

* مقابله­هاي مسئله­مدار: مقابله­هاي مسئله­مدار بفرد کمک می­کند تا براي مقابله با استرس راه­حل­های تازه بیابد. در این نوع مقابله، فعالیتی انجام می­گیرد تا استرس کاهش­یافته یا از میان برود.

هر یک از مقابله هاي بالا به دو دسته سالم و ناسالم تقسیم می­شوند. مثلا اعتیاد یک مقابله هیجانی ناسالم و درد دل کردن یک مقابله هیجانی سالم است. دزدي و بزهکاري یک مقابله مسئله مدار ناسالم، ولی مشورت کردن یک مقابله مسئله مدار سالم است.

روش­هاي کاهش علايم و نشانه هاي استرس

براي کاهش علايم استرس مي­توان از دو روش زير استفاده کرد:

1- تنفس شکمی:

هنگام استرس تنفس راحت مختل می شود. این مسئله سبب می­شود میزان اکسیژن در خون کاهش یابد و عضلات منقبض شوند. در این حالت با استفاده از تنفس شکمی، نفس­تان را بیرون بدهید. سپس با بیرون دادن شکم، نفس عمیق بکشید، براي این کار می­توانید دم و بازدم را با شمردن اعداد - یک تا شش - انجام دهید.

2- آرام ساختن عضلات:

در این روش می­توان با دراز کشیدن یا نشستن روي صندلی عضلات بدن را منبسط و منقبض کرد. انقباض را می­توان از ماهیچه­هاي پا و ساق شروع کرد وکم کم به تمام نقاط بدن رسید.

 

6) مهارت مدیریت هیجان

هیجان یعنی واکنش کلی، شدید و کوتاه انسان به یک موقعیت غیرمنتظره، همراه با یک حالت عاطفی خوشایند یا ناخوشایند. برخی هیجان­ها عبارتند از خشم، ترس، عشق، تنفر، امید، نگرانی، غرور، غم و اندوه، شادي، شرم، دلسوزي و ... .

مهارت مدیریت هیجان، فرد را قادر می­سازد تا هیجان­ها را در خود و دیگران تشخیص داده، به نحوه تأثیر آن­ها بر رفتار خود پی ببرد و بتواند واکنش مناسبی به هیجان­هاي مختلف نشان دهد. بدين­ترتيب فرد بر بخش مهمی از زندگی خود مدیریت خواهد داشت و مسئوليت واکنش­های خود نسبت به محیط و افراد را پذيرا خواهد بود. مدیریت هیجان را می­توان به صورت فرایندهایی تعریف کرد که از طریق آن، افراد درک می­کنند اینکه چه هیجانی و در چه زمانی باید داشته باشند و چگونه آن­ها را ابراز کنند.

فرايند مدیریت هيجان­ بر دو اصل استوار است: 1) شناخت و پذيرش هيجان­ها و 2) قبول مسئوليت آن­ها با تاکيد بر اين نکته که گرچه تجربه هيجان­های مختلف، طبيعی و قابل قبول است، ولی بروز هرگونه واکنش رفتاری در پاسخ به آنها پذيرفتنی نيست.

از هيجان­های مهم که نياز به مدیریت مناسب دارند می­توان به خشم و سوگ اشاره کرد.

*خشم: خشم حالت برانگيختگی و هيجان شديد درهنگام روبروشدن با محرکهای نامناسب محيطی است. نکات کليدی در مدیریت خشم عبارتند از: 1) تشخيص احساس خشم درخود و ديگری 2) کنترل تکانه­های خشم ( با ابزار بدنی و ابزار فکری) 3)توانايی نشان دادن خشم به روش غيرتهاجمی و بيان احساس خشم به روش مثبت 4) مهارت­های حل­مساله 5) نحوه خروج از يک موقعيت پرخاشگرانه 6) پيشگيری از قربانی اعمال پرخاشگرانه ديگران شدن

* سوگ و اندوه: سوگ حالت اندوه و ناراحتی شديد درونی همراه با پاسخهای هيجانی مرتبط در واکنش به ازدست دادن شخص يا شي­ای ارزشمند است . چهار جنبه مهم در مديريت سوگ عبارتند از: 1) درک مفهوم مرگ2) سوگواری 3) يادبود: همه نياز دارند راه­هايی را براي بخاطر سپردن شخص از دست رفته پيدا کنند گذار ازمراحل سوگ به معنای فراموشی آنچه رخ داده و آنچه ازدست رفته، نمی­باشد. 4) ادامه­دادن: در اين مرحله افراد دوباره توانايی لذت بردن از زندگی را تجربه می­کنند.

 

7) مهارت حل مسئله

ما روزانه با مسائل زیادي مواجه می­شویم. اگر در برخورد با این مسائل روش­های صحیح و منطقی حل مشکل را نیاموخته باشیم، مشکلات ساده هم تبدیل به استرس­هاي جدي می­شوند. توانایی حل مساله به ما کمک می­کند که مسائل زندگی را به شکل مطلوب حل­وفصل کنیم. اگر مسائل مهم زندگی حل نشده باقی بمانند سلامت روانی و جسمانی ما تهدید می­شود.

مراحل حل مسئله: مرحله اول: مشكل چيست؟ سعي مي­كنيم مشكل را بصورت كاملاً واضح مشخص كنيم مثلاً به دو صورت مسئله زير دقت كنيد: «من آدم بدبختي هستم» «من فقط كارم را از دست داده­ام» يقينا در شكل دوم مسئله بهتر حل خواهد شد.

مرحله دوم: در نظر گرفتن راه­حل­هاي مختلف حل مسئله: بايد خوب فكر كنيم و سعي كنيم راه حل­هاي بيشتر و بیشتری پيدا كنيم، هر راه حلي چه خوب و چه بد، چه سخت و چه آسان. مرحله سوم: ارزيابي راه حل­ها: حالا كه تعداد زيادي راه حل داريم، كداميك را بايد انتخاب كنيم، بهترين راه حل چيست؟ «از كجا مي­فهميم كه كدام راه­حل از همه بهتر است»: 1)تعيين مزاياي راه­حل 2)تعيين معايب راه حل

مرحله چهارم: انتخاب راه­حل و برنامه­ريزي براي اجراي راه حل: راه­حل­هاي مختلف را باهم مقايسه كنيد، پيامدهاي هر راه حل را پيش­بيني نمایید، روي هر راه­حل تمركز و آن را در تخيل خود امتحان كنيد راه­حلي كه پيامدهاي مثبت بيشتر و پيامدهاي منفي كمتر داشته باشد را انتخاب كنيد. باید بخاطر داشته باشيم كه راه­حل مثبت راه­حلي است كه به خود و يا ديگران صدمه نمي­زند.

 

8) مهارت تصمیم­گیری

ما انسان­ها روزانه تصم?